شاعر : ناشناس نوع شعر : مناجات با خدا وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن قالب شعر : غزل
آخرینشبهاستکم کم رفعزحمتمیکنیم جیبمانخالیست احساسخجالت میکنیم
بیـن مسجد بیـشتربـا خودتعلق میبریمحقصاحبخانه را کمتررعایت میکنیم
هرچهروزی میدهیخرجمعاصیمیشودما فقـطسـواستـفاده ازرفـاقـت میکـنیم
بیشتـردارد اجل سـر بهجوانان میزندپس چراما اینـقدرداریمغـفلتمیکنیم؟
کار دنـیارا ببـین کـه متـهم شـاکی شـدهجای تو مادائـماازتـوشکـایت میکنیم سهم ماازقال صادقهابهاین و آن رسیدوقت منـبرهـم فقطداریمصحبتمیکنیم
ذرهایدربـنـدگـی سـختـی نمیبیـنیـمماروزوشبجای ریاضتاستراحت میکنیم نهی ازمنکر نکردنمعنیاش اینمیشود ازفـساد و بـی حیاییها حمایـت میکنیم عمرما موقوفهعشق حسین وکربلاست هرچه راداریمیکجا خرج هیئت میکنیم
خاکخاککربلا باشـدغـذاهممیشـودروزه را افطار با یکذره تربت میکنیم
از حـرم تـاقتـلگـه زینبتمـامـاپیـر شدگریه برخم بودن آن قد و قامت میکنیم